43 روزگی و ختنه
سلام رادینم الهی بمیرم الان از درد چند ساعته که خوابی ...امروز صبح زنگ زدم کلینیک کودکان توحید برای ختنه نوبت گرفتم ساعت 3 با بابایی بردیمت یکم دیر رسیدیم گفتن دیر اومدین باید یک ساعت از دارو خوردن و بی حسیت بگذره ولی به هر حال کارای پذیرش رو انجام دادن و اول وزنت کردن و 4100 بودی فسقلی من خدارو شکر نسبت به موقع تولدت خوب رشد کردی ...بعدشم یه دارویی دادن خوردی و بی حسی زدن واست و بعد دکتر اومد و یه آمپول بهت زدن و اصلا نگذاشتن من و بابات بیایم تو بعدم که نوبتمون شد بردنت تو و ختنه ات کردن اصلا صدای گریه ات مثل بچه های دیگه نیومد اما درو که باز کردن داشتی یه گریه ی آرومی میکردی برداشتمت اومدم بیرون و بهت شیر دادم آروم شدی و خوابت برد و اومدی...
نویسنده :
مامان الهام
0:12